رفتیم باغ وحش
امروز غروب بابا و مامان مارو بردن باغ وحش چقدر گناه داشتن حیوونایی که اسیر قفس بودن گرسنه تشنه دل ما براشون خیلی سوخت به همین خاطر تمام کیکی که مامان برامون ورداشته بودو دادیم تا اونا بخورن ...
نویسنده :
امیر علی و نازنین زهرا
1:16