میریم پارک البته بدون کالسکه!
حالا دیگه بعد از ظهرها با مامان میریم پارک دیروز که رفتیم پارک اول مثل دو تا جوجه مودب روی نیمکت کنار مامان نشستیم بعدش کیف مامانو نگاه کردیم و گفتیم بیس(بیسکویت)اما مغازه ها باز نبودن تا مامان برامون خوراکی بگیره بنابراین مامان شرمنده مون شد که ما اونو حتما میبخشیم چون میدونیم مامان خیلی دوستمون داره تازه وقتی همه ما دو تا رو نگاه میکردن کلی ذوق میکردن و میپرسیدن:شیر به شیرن مامان میخندید و میگفت نه !دو قلوین! بعد شروع میشد:وای چقدر سخته وای چیکار کردی؟دست تنها بودی؟مادرت که حتما بود؟وای...................................... ...
نویسنده :
امیر علی و نازنین زهرا
16:30